وبلاگ :
« عــــــفـــــــاف و حـــــجــــــاب »
يادداشت :
سئوال پيغمبر (ص)
نظرات :
0
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سرباز امام زمان
سلام.
زن که وارد مغازه شد چهره ي محمود در هم رفت. سرش را انداخت زير، لبش داشت زير دندانش هايش پاره مي شد. هرچه زن مي پرسيد پسته کيلويي چند؟ جواب نمي داد. آخرش هم گفت: ما جنس نمي فروشم.
زن با عصبانيت گفت مگه دست خودته؟ پس چرا در مغازه ات را نمي بندي؟ همان طور که سرش زير بود گفت: هروقت حجابت را درست کردي بيا تا بهت جنس بدم.
شهيد محمود کاوه
التماس دعا يا علــــــي